به گزارش روابط عمومی مدرسه علمیه حضرت سیدالشهدا(ع) یزد؛ در این نشست حجت الاسلام و المسلمین مسلم زمانیان استاد حوزه و دانشگاه تأکید کرد: مسئله اصلی در حوزه دین، صرفاً اثبات حقانیت یا برتری آن نیست، بلکه مهمتر از آن، میزان پذیرش ادبیات و شیوه بیان دینی از سوی انسان معاصر است. چالش امروز دین بیش از آنکه محتوایی باشد، به نحوه ارائه، زبان گفتوگو و توان برقراری ارتباط مؤثر با مخاطب بازمیگردد. از این رو، بازنگری در بیان دینی یک ضرورت فرهنگی و اجتماعی محسوب میشود.
وی با اشاره به نقش قالب بیان در انتقال پیام دینی، نمونهای از پاسخگویی هنرمندانه در این حوزه را مطرح کرد. مثلا دختر و پسر جوانی درباره اشکال شرعی دست یکدیگر راگرفتن پرسش میکنند ، به جای پاسخ سلبی و بازدارنده، می توان به گونه ای دیگر با تغییر زاویه دید پاسخ داد که اسلام با «گرفتن دست» مخالف نیست، بلکه با «رها کردن دست» مشکل دارد. در این بیان، ازدواج بهعنوان چارچوبی معرفی میشود که تعهد، مسئولیت و پایداری رابطه را تضمین میکند و همین تغییر ادبیات، موجب درک بهتر مخاطب از منطق حکم دینی میشود.
در ادامه زمانیان بر ضرورت شناخت مخاطب در گفتمان دینی تأکید کرد و گفت: مخاطب امروز، بهویژه نوجوانان و جوانان، دارای روحیه استقلالخواهی و شخصیتطلبی است و هر گفتمانی که بتواند این ویژگی را به رسمیت بشناسد، اثرگذاری بیشتری خواهد داشت. بیتوجهی به این مؤلفه، سبب میشود پاسخهای دینی، حتی اگر از نظر محتوایی صحیح باشند، برای مخاطب اقناعکننده نباشند.
استاد نشست به شبهه رایج «چرا باید دین عربی را بپذیریم؟» پرداخت و این پرسش را ناشی از دغدغه هویتی و استقلال فکری مخاطب دانست و تأکید کرد: چنین پرسشی شایسته تشویق است، نه توبیخ. پاسخ مؤثر در این زمینه مستلزم آن است که ابتدا اصل دغدغه مخاطب تأیید شود و سپس با استناد به واقعیتهای تاریخی توضیح داده شود که اسلام یک دین قومی یا عربی نیست؛ چراکه نخستین مخالفان آن خود اعراب بودند و پیامبر اسلام با مقاومتهای جدی، حتی در درون جامعه اسلامی، مواجه بوده است.بنابراین، اگر این پاسخ در قالبی ارائه شود که استقلالطلبی مخاطب را به رسمیت بشناسد و از درون دغدغه او سخن بگوید، امکان اقناع و همراهی بسیار بیشتر خواهد شد.
وی در جمعبندی نشست تأکید کرد: مسئله اصلی دین در دنیای امروز، کمبود محتوا نیست، بلکه ناتوانی در انتقال مؤثر محتوا است. بازنگری در بیان و ادبیات دینی مستلزم تغییر رویکرد از گفتار دستوری به گفتوگوی اقناعی، از نفی مخاطب به فهم مخاطب، و از تکرار قالبهای کهنه به بهرهگیری از زبان هنرمندانه است. تنها در چنین شرایطی است که گفتمان دینی میتواند با انسان معاصر ارتباطی معنادار و پایدار برقرار کند.
